اگه دوباره به کلاس اول دبستان برگردم . بیشتر تمرین سوت زدن میکنم . اگر به کلاس دوم دبستان برگردم بیشتر تمرین شعر خوانی میکردم اگر به کلاس سوم دبستان برگردم بیشتر تمرین رقص و اواز میکردم تا اینکه جذول ضرب را حفظ کنم . اگر به کلاس چهارم برگردم هر شب به مادر و بابام میگفتم خیلی دوستتون دارم . اگر به کلاس پنجم برگردم هنر رانندگی و هنرهای خانگی را بیشتر تمرین میکردم . اگر به کلاس اول راهنمایی برگردم بیشتر با دوستانم بازی میکردم اگر به دوم ... بیشتر تاریخ و جغرافیا میخواندم اگر به سوم ...بیشتر انگلیسی میخواندم اگر به اول دبیرستان ... بیشتر رمان میخواندم اگر به دوم ... بیشتر روانشناسی میخواندم اگر به سوم دبیرستان .... بیشتر فلسفه میخواندم .... اگر به چهارم بیشتر فلسفه میخواندم اگر به اول دانشگاه بیشتر فلسفه میخواندم ... اگر به دوم ..... و اگر به سوم و ... اگر به چهارم و .... بیشتر فلسفه میخواندم .................... من بدون تعارف معتقدم انسانی که فلسفه نخواند انسان نیست . من معتقدم درک انسانیت بدون درک فلسفه ممکن نیست . من معتقدم درک زیبایی درک لذت درک سیاست درک مهربانی درک در یک کلام زندگی بدون درک فلسفه ممکن نیست . من فلسفه را ورزش فکر میدانم اگر فکر ورزش نکند خشک و متعفن میشود . ما هر روز باید خودمان را به چالش فکری بیندازیم . فقط فکر محض است که میتواند روشنفکری به همراه بیاورد و فقط تلاش فردی لازم است . روشنفکری از نوع تزریق آمپول فایدهای ندارد موجب درک معنای زندگی نمیشود . فقط باید هر روز ورزش فکری کرد هر روز باید سوالاتی مطرح کرد و باید هر روز بهانسوالها جوابی داد . باید زندگی را تمرین کرد . مهم نیست ما سبزی فروش هستیم یا ارابه خدایان مینویسیم و یا ارابه به مریخ میفرستیم ما در هر صورت باید یک انسان باقی بمانیم و این با شعار نیست . من نمیتوانم بدون چالش خودم را قهرمان زندگی بدانم . من میتوانم مدال دکترای افتخاری بگیرم یا به کسی بدهم ولی هیچ کس قادر نیست مدال عقل به کسی بدهد . فقط خود فرد هست که با چالش هر روزه به ورود به کنه مفاهیم عاقل باشد . در دنیای امروز که ما با تفاسیر اشتباهی از مفاهیم روبرو هستیم در دنیایی که ما اسیر چنگال سیاستها و حکومتهایی هستیم که به ما مثل گاو شیر ده نگاه میکنن . در این جور دنیایی که پدران و مادران و دوستان و همسایه گان همه و همه مسخ شده اند و هیچ اثری از تفکر نیست در دنیایی که قدرت و ثروت در دستان کثیف ترین افراد است . در دنیایی که منطق و فلسفه نیز ابزار توجیه خرافات و تقلیدها و ترسها و بی هویتیهاست . ما تنها یک راه داریم باید هر روز فلفسفه بخوانیم تا اقل کم نگذاریم فلسفه را نیز برای ما تفسیر کنند . و بدانیم که فلسفه تفسیر نیست توجیه نیست تقلید نیست فلسفه به زبانی ساده خم شدن یک کودک است برای برداشتن یک فلز از درون خاک و انقدر باانفلز فوت کنیم تا بفهمیم یک سکهای در دست داریم که بسیار با ارزش است . سکهای که میشه باانبلیط زندگی را خرید . ما باید بدانیم بلیط زندگی را در هیچ دکه بلیط فروشی نمیفروشن ما تنها با خرید این بلیط میتوانیم به سینمای توهم برویم و همه چیز همیشه درهالهای از وهم بماند . ما اگر هر روز فوت نکنیم هر روز سکه خودمان را جلا نزنیم خیلی زود در هزار توی زندگی گم میشویم
سمپاشی منازل در سمنان ... بازدید : 381
جمعه 1 آبان 1399 زمان : 7:37